همانطور که می دانید زیبایی اولین معیار مهمی است که من وشما آن را در نظر می گیریم به این معنی که وقتی ظاهر وقیافه طرف مقابل را پسندیدیم ، سراغ معیارهای دیگر می رویم و اگر قیافه را نپسنیدیم اصلا قضیه رامنتفی می دانیم .البته این معیار برای آقاپسرها بیشتر اهمیت دارد تا دخترخانمها چون دختر خانمها بیشتر به شخصیت و پرستیژ طرف مقابل اهمیت می دهند تا ظاهر، اما به هر حال آنها هم حاضر نیستند باکسی که او را زشت می دانند ازدواج کنند .
اما سئوال اینجاست که زیبایی چیست ؟ آیا زیبایی مطلق است یا یک امر نسبی است ؟ و دیگر اینکه زیبایی چه مقدار اهمیت دارد؟
به نظر می آید که زیبایی تا حدودی واقعی و مطلق است. یعنی ما می توانیم افرادی را پیدا کنیم که همه حکم به زیبایی آنها کنیم و بالعکس .اما این خیلی به ندرت اتفاق می افتد . آنچه که اکثرا اتفاق می افتد اختلاف افراد در حکم به زیبایی است یعنی زیبایی در نظر افراد مختلف، متفاوت است .ممکن است شما فردی را زیبا بدانی ولی در نظرمن اصلا او زیبا نباشد .پس اکثرا زیبایی نسبی است و نسبت افراد مختلف متفاوت است.
برای خودم پیش آمده که دیگران از زیبایی فردی تعریف می کردند ولی من اصلا او را زیبا نمی دانستم و ازاینکه دیگران او را زیبا می دانستند تعجب می کردم.
اختلاف افراد در زیبایی خیلی اوقات به سلیقه افراد ، نوع نگاه آنها به جهان خارج و مهمتر از همه به نژادی که فرد در میان آن نژاد زندگی می کند بر می گردد .مثلا یک فرد سیاه پوست براحتی یک همسری ازنژاد سیاه انتخاب می کند که در نظر او زیباست، ولی یک سرخ پوست یا سفید پوست شاید نتواند بسادگی در نژادسیاه همسری انتخاب کند . جالبتر اینکه همان فرد سیاه پوست افرادی را در نژاد خود می یابد که در نظر او خیلی زیبا تر از همسر زیبای یک سفید پوست است . پس نتیجه می گیریم که زیبایی نسبی است .جالب است بگو یم که یکی از دوستانم در ازدواج از من خواست برایش انتخاب کنم . یعنی به من گفته بود که فلانی را شما ببین اگر شما زیبایی اش را قبول داشتی من هم او را می پذیرم چون من سلیقه ات را قبول دارم. من واقعا از گفته اش متعجب شده بودم .
اما زیبایی چیست و ما چه کسی را زیبا می دانیم ؟ خیلی از افراد ممکن است فکر کنند که زیبایی یعنی سفیدی و کسی زیبا است که سفید باشد. اما این یک تفکر اشتباهی است. چو ن خیلی اوقات برای ما پیش آمده که شخصی را در حد زیادی سفید یافته ایم. اما در نظر ما بهره ای از زیبایی نداشت . یعنی به چشم ما نیامد . وخیلی اوقات هم ممکن است در مورد یک فرد که سبزه یا حتی چهره اش تیره بود حکم به زیبایی او کرده باشیم و مثلا گفته باشیم او با نمک است . پس زیبایی نمی تواند فقط سفیدی باشد.
پس زیبایی چیست . در نظر من فردی زیبا است که تو دل برو باشد. یعنی در دلم بتوانم او را دوست داشته باشم . حال سفید باشد یا نباشد.
اما زیبایی چه مقدار نقش دارد . ما نمی توانیم به صرف اینکه کسی را زیبا یافته ایم با او ازداوج کنیم چون درست است که زیبایی در نظر ما اولین معیار است ،اما تنها معیار نیست . پس باید معیارهای دیگر را هم در نظر بگیریم . بگذار قضیه ای را برایت تعریف کنم . فردی از ازداواج خودش با من صحبت می کرد فرد متدینی بود . می گفت ازدواج کردم و لی الان خانمم تقاضای طلاق کرده . دلیلش این بود که من فقط معیار زیبایی را در نظر گرفتم و چون به تدینم مغرور بودم با خود گفتم که زیبا باشد ، بقیه اش را خودم درست می کنم . اما نزدیک بود خانمم مرا درست کند .و حالا هم به این نقطه رسیدم. از این قضیه ها چه بسیار زیاد به خاطر دارم که مجال گفتن آن نیست .
نتیجه: زیبایی نسبی است . زیبایی سفیدی نیست . زیبایی امکان دوست داشت است .